حركت مجريان رسـانهاي در خـط باريـك
اجرا در رسانههايي چون راديو و تلويزيون، در همه جوامع، موضوعي چالشبرانگيز است. از داستانهاي پايانناپذير مجريان وطني گرفته تا ماجرايي كه مجريان يك شبكه راديويي استراليايي براي پرستار بيمارستاني در لندن ايجاد كردند و مرگ او را موجب شدند.
قدرت مجريان امروزي، بسيار بيش از آن است كه در چارچوب استانداردهاي معمول بگنجد. خود ما ديدهايم تنشهاي بعد از برنامه زنده فرزاد حسني با سردار رادان را، شايعات پناهنده شدن يا مهاجرت مرتضي حيدري را، تأثيرات فشار بر فريدون جيراني در برنامه هفت را و بسيار مثالهاي ديگر كه دستاوردش، تغيير مجريان، ممنوع كردن حضور وي در برنامه، گذاردن بيش از اندازه برنامه براي كساني همچون مرتضي حيدري و... بوده كه همگي از آثار قدرتمندانه اجرا در جامعه امروزي و نيز در سطح رسانههاست.
طي سالهاي اخير كم نداشتهايم برنامهاي را كه واكنش نهادهاي حاكميتي يا عمومي و نيز نيروهاي مذهبي و اجتماعي را در پي نداشته است. از خاطره سالهاي دور و دوران امام راحل و برنامه راديويي با موضوع الگوي زنان امروز و غفلت در پخش سخنان و عدم مديريت آن گرفته تا دوره امروزي كه در آخرين نمونهها شاهد خبرها و سخنهايي درباره بازگشت مجرياني چون احسان عليخاني يا محمد شهرياري ميشنويم. در همه ادوار، مجريان عنصري حساس بودهاند.
در جامعه خودمان، وجود برنامههاي پخش زنده فراوان موجب شده كه مقوله مجريگري، پردغدغهترين بخش توليد يك برنامه زنده باشد. اگر در گذشته، تنها بخشهاي خبري از ويژگي پخش زنده بهرهمند بودند، امروزه شما حتي در شبكههاي به ظاهر كمتحرك و پويا و بسيار انديشهمآب نيز شاهد برنامه زنده هستيد.
همه اينها نشان ميدهد كه امروزه مجري بيش از هر چيزي به دانش اجتماعي نيازمند است. دانشي كه در آن از دانستههاي ديني بايد وجود داشته باشد تا نكات خبري و همچنين توشه كاملي از فرهنگها و پارهفرهنگهاي جامعه. مجري آگاه، ميتواند در بزنگاههاي حساس و بخصوص در هنگامي كه نكتهاي نامأنوس به هر دليل، از رسانه پخش ميشود، موضوع را مديريت كرده و از بروز بحراني اجتماعي و فرهنگي كه حساسيت برانگيزد، جلوگيري كند. كم نداشتهايم مواردي را كه مجري توانسته در لحظه، درك صحيح از خود نشان داده و ماجراي ناگهاني را به نقطه آرامش برساند اگرچه در شرايط فعلي كه رسانههاي مجازي زياد شدهاند، داستان موردنظر تا مدتها بعد از پخش برنامه، نقل محافل شخصي شده است، مانند نكتهاي كه در يكي از برنامههاي كودك تلويزيون رخ داده بود.
با اين حال، اين موضوع نشان ميدهد بجز موارد اندكي كه رسانههاي ديگر به مطالب برنامه شاخ و برگ افزودهاند، بازخورد هر برنامه در همان ساعت پخش به انتها رسيده است.
البته استثنائاتي نظير برنامه نود و ديگر برنامههاي زنده ورزشي، برنامه هفت، برنامه راديو هفت، برنامه نگاه يك، برنامه ديروز امروز فردا، برنامه پايش و چند برنامه ديگر، داريم كه قدرت مجريان در هدايت برنامه با آگاهي از تبعات ناگزير برنامه در سطح اجتماعي و حاكميتي را نشان داده است.
اين نوع برنامهها اين نكته را تثبيت كرده كه مجريان فراتر از اجرا رفته و خود به كارشناسي قابل تبديل شدهاند. نكتهاي كه بعضاً در بعضي برنامهها از سوي مهمانان به چالش كشيده، مورد پذيرش نبوده و ديدهايم كه به مجري گفته شده تو حرف نزن و فقط اجرا كن و نظرنده. مجريان امروز نيازمند حضور مستمر در عرصه اجتماعي هستند و بايد اطلاعات خود را از رسانهها، از حضور بيواسطه در اجتماع و از حشر و نشر با شخصيتهاي سياسي اجتماعي بگيرند و با درك موقعيت و همچنين رعايت ويژگي مهمانان و نيز مخاطبان برنامه، به پيش بروند. هرچه باشد اين حوزه به مرگ و زندگي نيز عجين شده است.
٭عضو انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران
رفتارهايمان در جلو و پشت دوربين نبايد متفاوت باشد
ادامه از صفحه 18
شايد برخي مسائل حاشيهاي كه براي مجريان پيش ميآيد به دليل اجراهاي بيرونشان باشد؟
لواساني: پس چرا براي برخي حاشيه پيش ميآيد براي برخي نه؟
صادقي: من تمام برنامههاي خارج از سازمان كه رفتم بدون استثنا مديريت شبكه 3 و گروه اجتماعي را در جريان قرار دادم. تازه هميشه هم ميگويم اگر ميروم بيرون برنامه اجرا ميكنم هيچوقت نميآيم بخشي را به تلويزيون بپردازم اما ممنونم كه از طريق تلويزيون شناخته شدم و ميتوانم مراسم خوبي را اجرا كنم و درآمد داشته باشم. اگر من الآن نيستم، ميپرسم چرا من نيستم. اگر استانداردهاي تلويزيون به گونهاي شده كه من نبايد باشم، باشد قبول ميكنم و ميروم كنار،اما من 20 سال عمرم را گذاشتم والان سرمايه سازمان محسوب ميشوم.
كمي هم درباره مجريان بازيگر و بازيگراني كه مجري ميشوند، صحبت كنيم.
صادقي: من پيشنهاد بازيگري، تهيه كنندگي و مدير توليد هم دارم اما ميگويم من فقط مجريام. چند نفر را سراغ داريد كه با اين حساسيت كاركنند، در حالي كه به واسطه تجربه و رابطههايم ميتوانم اين كار را انجام دهم. اعتقاد دارم من به عنوان مجري وقتي جايگاهم را ميشناسم، درآمد خوبي خواهم داشت.
صادقيان: من هم هنوز از برخي كارگردانان دارم فيلمنامه دريافت ميكنم، در حالي كه بارها گفتهام من اين كار را بلد نيستم و نميخواهم بازي كنم من كار اجرا و گويندگي را بلد هستم و خيلي هم خوب بلد هستم.
لواساني: اجرا و بازي دو حوزه كاملاً مجزاست كه البته شايد به خاطر اشتراكاتشون در همسايگي هم باشن! واقعاً به توانايي و استعداد و هنر خود افراد بستگي داره. عين قضيه عموم و خصوص من وجه در منطق است! برخي از مجريان ميتوانند بازيگران خوبي باشند و بالعكس! اما مطلق نيست كه حتماً مجريان نميتوانند خوب بازي كنند يا ميتوانند! دو تكنيك و هنر جداگانه است كه اشتراكاتي هم دارد. عين اين كه يك شاعر كه غزلسراي خوبيست حتماً بتواند شعر سپيد را هم زيبا بگويد چون شعر شعر است ديگر! نخير برخي از غزلسرايان ميتوانند شعر سپيد خوب بگويند و برخي نميتوانند. اينكه كسي شاعر است لزوماً به اين معنا نيست كه در همه قالبها مهارت داشته باشد.
صادقي: مجرياني كه خوب مجري بودند، ميتوانند بازيگر شوند ولي حاضر به اين كار نميشوند مثل من كه با بازيگري شروع كردم و با كساني مثل سيروس مقدم و كيانوش عياري كار كردم اما وقتي مسيرم را انتخاب كردم بهترين نقش هم كه پيشنهاد شود، نميپذيرم.
صادقيان: وقتي براي حرفه خودت احترام قائل شوي براحتي آن را كنار نميگذاري.
صادقي: من نميدانم بازيگر چطور به خودش اجازه ميدهد كه اجرا كند.
صادقيان: به نظر من در كشور ما بازيگر به معناي واقعي كلمه زياد نداريم و آن وقت براحتي اجرا قبول ميكنند. تازه براي بازيگري قرارداد با دستمزد بالا ميگيرند و آن وقت من يا ژيلا صادقي به عنوان مجري چنين دستمزدي نميگيرم.
صادقي: يك برنامه نام ببريد كه براي جذب مخاطب بازيگر آورده باشند و موفق عمل كرده باشد، واقعاً ازاين دست برنامهها كم داريم.
صادقيان: مجري يك «آنهايي» را بايد داشته باشد و در حيطه ارتباط با مخاطب بايد آموزشهايي ديده باشد. بازيگرها هيچوقت با دوربين حرف نميزنند. آنها معمولاً يا مونولوگ يا ديالوگ ميگويند اما ما مخاطبانمان را از پشت دوربين و ميكروفن ميبينيم ما آنها را احساس ميكنيم و اين ارتباط از دل برمي آيد و شك نكنيد كه به دل مينشيند.
پس شما مجريها بازي هم ميكنيد؟
صادقيان: حتماً احتياج دارد نه اينكه بازيگري ميكنيم بلكه بخشي از ما بازيگر است.
صادقي: ما مردم را خوب ميشناسيم وقتي ازتفكرات و مطالعات ميداني يك مجري در طراحي يك برنامه استفاده شود، آن برنامه مورد پسند مخاطب قرار ميگيرد و مخاطب خواسته خود را دربرنامه مشاهده ميكند. در حقيقت ما نقش مردم را در برنامهها بازي ميكنيم.
لواساني: البته بسياري از مجريان متأسفانه اجرا را هم بازي ميكنند يعني چيزي جز خودشان را بازي ميكنند.
نظرتان درباره اجراهاي تخصصي چيست؟
صادقيان: به نظرم ژانربندي اجرا چندان مهم نيست. بستگي دارد كه مجري چقدر در آن حيطه جا بيفتد. از روز اول اگر صادقي برنامههاي خانوادگي اجرا نميكرد و مثلاً مسابقه اجرا ميكرد مطمئناً در آن موفق ميشد، اگر برنامه سياسي اجرا ميكرد موفق ميشد. من خودم سياسي و ادبي و در راديو خانوادگي اجرا كردم و اعتقاد دارم وقتي كسي گوينده برنامهاي است و دارد حافظ ميخواند اما ميتواند تيزر بگويد و كارش را درست انجام ميدهد، تيزر بخواند، چه اشكالي دارد. به شرط اينكه كارمان را درست انجام دهيم ايرادي ندارد،چون اين جزئي از يك كل است.
صادقي: من هم اول سياسي اجرا كردم بعد معارف، كودك و نوجوان و بعد هم اجتماعي.
صادقيان: در همه اينها هم موفق بوده است. در طرح جم از بيش از 800نفر آزمون گرفتيم. آدمهايي با تحصيلات خوب كه قرار بود هر كدام در رشته خاصي به عنوان مجري كارشناس انتخاب شوند با اينكه عضو گروه كارشناسي براي انتخاب اين افراد بودم اما واقعاً نتوانستيم كسي را به عنوان مجري كارشناس انتخاب كنيم ضمن اينكه مگر چقدر به مجري كارشناس احتياج داريم.
صادقي: بايد به سازمان گفت آنچه را ميخواهي داري. 20 سال روي من سرمايهگذاري كردي بعد ميروي دوباره آزمون ميگيري؟ شما من را انتخاب كرديد، من تازه پخته شدم پس بايد فرصتهاي بيشتري در اختيارم بگذاريد. من كشورم را دوست دارم. نگرانم كه در بازار داغ رقابت و شرايطي كه الان داريم بازنده رقابت رسانهاي باشيم. مردم ما تلويزيون را دوست دارند و از آن خاطره دارند. نميخواهند اين دوست قديمي را از دست بدهند. همه با هم دست به دست بدهيم و بر اساس آنچه نظام ما براساس دين و عرف تعريف كرده برنامههاي شاخصي را خلق كنيم كه مردم ارتباط قشنگي را با رسانه برقرار كنند. ما مديران قابل و خوشفكري داريم كه هنر را ميشناسند و اين ميتواند كمك كند.
جمله آخر:
صادقيان: به اميد داشتن يك راديو و تلويزيون استاندارد.
لواساني: اميدوارم اين جايگاه تخصصي شود كه آدم بتواند از آن به عنوان حرفه ممتاز ياد كند.
صادقي: حرف هميشگيام اين است: بانو به خودت برس...
چهرهها
مريم نشيبا
صداي خاطره انگيز كودكيهايمان با شببخير كوچولو هنوز هم پر از انرژي است. هنوز هم حرفهاي زيادي براي جوانترها دارد.
مريم نشيبا فعاليتش را در راديو ايران همچنان ادامه ميدهد. او در گويندگي احساسش را براي مخاطب خرج ميكند و مسلماً آنچه از دل بر ميآيد بر دل هم مينشيند.
ژاله علو
بانويي كه نه فقط در گويندگي بلكه در بازيگري هم حرفهاي بسياري براي گفتن دارد. ژاله علو اين روزهايش را بيشتر با يار قديمياش راديو ميگذراند. اگرچه ژاله علو در نقش خاله روزي روزگاري آنقدر دوست داشتني بود كه رشته امور را به دست گرفت اما براي مختار،مختارنامه هم مادر خوبي بود.