حاشـــيه و متــن
اندیشه را با اندیشه پاسخ دهیم
علی شکوهی
شنیده شد که غروی نویسنده مقالهای که منجر به تعطیلی روزنامه «بهار» شده، پس از احضار به دادسرای اصفهان، بازداشت شده است.
نویسنده مقاله مذکور درباره امامت نظر خود را بیان کرد و ما میتوانیم با آن مخالف باشیم که البته بنده نیز با نظر ایشان مخالفم. در عین حال تا زمانی که ایشان به طرح نظرات خود میپردازد، ما نباید به سراغ برخوردهای قضایی برویم و با زندانی کردن ایشان، ابعادی متفاوت به مسائل فکری بدهیم. ممکن است انتشار آن نوشته را مطابق قانون مطبوعات خلاف بدانید که بر همین اساس، برخوردی حداکثری با روزنامه بهار صورت گرفت و آن را تعطیل کردند- که این برخورد هم قابل توجیه نیست- و بنابراین چه نیازی است که نویسنده را هم به جرم نوشتن آن مطلب، به دادگاه بکشانیم و با دستگیری وی، تصویری ناشکیبا از جمهوری اسلامی به نمایش بگذاریم؟ این اقدام نه تنها گستره تأثیرگذاری آن نوشته را کم نمیکند، بلکه موجب میشود افراد بیشتری به سراغ آن بروند و به دلیل مظلوم تلقی کردن نویسنده آن، جانبداری ناخواسته از آن نوشته هم گسترش پیدا کند.
خدا رحمت کند شهید مطهری را که به خاطر اعتماد به داشتههای معرفتی خود، آزاده بود و تحمل اندیشه مخالف را داشت و از آزادی اندیشه دیگران هراسی به خود راه نمیداد. به فراز زیر از فرمایشات ایشان توجه کنید:
«هرکس میباید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما، راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد... اگر در جامعه ما، محیط آزاد برخورد آرا و عقاید به وجود بیاید به طوری که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرفهایشان را مطرح کنند و ما هم در مقابل، آرا و نظریات خودمان را مطرح کنیم تنها در چنین زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هرچه بیشتر رشد میکند. اینجا بیمناسبت نیست که خاطرهای برایتان تعریف کنم. چند سال پیش در دانشکده الهیات یکی از استادها ماتریالیست بود؛ به طور مرتب سر کلاسها تبلیغات ماتریالیستی و ضداسلامی میکرد. دانشجویان به این عمل اعتراض کردند و کمکم نوعی تشنج در دانشکده ایجاد شد. من نامهای به طور رسمی به دانشکده نوشتم و توضیح دادم که به عقیده من لازم است در همین جا که دانشکده الهیات است، یک کرسی ماتریالیسم دیالکتیک تأسیس شود و استادی هم که وارد به این مسائل باشد و به ماتریالیسم دیالکتیک معتقد باشد، تدریس این درس را عهدهدار شود. این طریق صحیح برخورد با مسأله است و من با آن موافقم... بعد من به همان شخص چند بار پیشنهاد کردم که... در یک مجمع عمومی چند هزار نفری ما دو نفر حرفهایمان را مطرح کنیم و به اصطلاح نوعی مناظره داشته باشیم. حتی به او گفتم با این که من حاضر نیستم به هیچ قیمتی در رادیو و تلویزیون ظاهر شوم ولی برای این کار حاضرم در رادیو یا تلویزیون با شما مناظره کنم. به اعتقاد من، تنها طریق درست برخورد با افکار مخالف همین است والا اگر جلوی فکر را بخواهیم بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست دادهایم» (کتاب پیرامون جمهوری اسلامی، چاپ یازدهم، پاییز 1374ص64 و 65).
باید یک بار برای همیشه باور کنیم که آنچه یک اندیشه را از کرسی حقانیت به زیر میکشد، اندیشهای برتر و غنیتر است نه برخوردهای امنیتی یا قضایی.
روی خط خبر
اپراي عاشورا
بهروز غريبپور نويسنده و كارگردان تئاتر با اشاره به اجراي اپراي عروسكي «حافظ» در كشور دبي از 27 تا 29 آبانماه، از اجراي اپراي عروسكي «عاشورا» در ماه صفر خبر داد.
تعزيههاي كربلايي
نمايش و تعزيههايي در شرح واقعه كربلا، برنامههاي «فصل باران و عطش» و «تكيه» ويژه ايام سوگواري امام حسين(ع) از شبكه راديويي محرم پخش ميشود.
تحليل تقيان
لاله تقيان پژوهشگر پيشكسوت و مؤلف تئاتر با اشاره به اينكه تعزيه در طول تاريخ ايران همواره راه خود را پيدا كرده است تأكيد كرد حتي زماني كه رضا خان تكيه دولت را تعطيل كرد اين هنر به حيات خود ادامه داد.
تهران و رويدادهاي گسترده هفته كتاب
تهران در هفته آينده ميزبان برنامههاي گستردهاي به مناسبت هفته كتاب جمهوري اسلامي ايران خواهد بود.
دبير بيست و يكمين دوره هفته كتاب جمهوري اسلامي با بيان اين كه 350 برنامه مرتبط با كتاب و كتابخواني در اين ايام برگزار ميشود، از نظارت كارشناسان فرهنگي بر برنامههاي استاني خبر داد.
«محمد اللهيار فومني» در نشست خبري بيست و يكمين دوره هفته كتاب جمهوري اسلامي با قدرداني از اعضاي ستاد هفته كتاب گفت: بالغ بر 60 دستگاه، وزارت، سازمان مردم نهاد و تشكل صنفي نشر در برگزاري برنامههاي اين هفته همكاري دارند. اللهياري گفت: هرچقدر بر تعداد و ميزان برنامهها افزوده ميشود، به تعداد دستگاههاي همكار نيز افزوده ميشود.
وي افزود: بسياري از فعاليتها مولود هفته كتاب است كه جشنواره كتاب و رسانه برتر، جشنواره كتاب و رسانه ملي، جشنواره كتاب سال دانشجويي و برنامههايي از اين دست در هفته كتاب برگزار شده است. اللهياري اضافه كرد: اين برنامهها در شش جلسه منظم و بالغ بر 1000 نفر ساعت كارشناسي از مهرماه تاكنون انجام شده است.
برپايي مجالس تعزيه در تهران و سراسر كشور
نواي عاشقي در كوچه پس كوچههاي شهر موج ميزند. شبهاي شيدايي نزديك و نزديكتر ميشوند و در جاي جاي وطن ما شور حسيني برپاست. بسياري از مجالس تعزيه برپا شده و بسياري ديگر نيز در حال برپايي هستند.
همه ساله در ايام محرم در كنار مراسم عزاداري سيد و سالار شهيدان، مجالس تعزيه هم برگزار ميشود. امسال نيز همچون سالهاي گذشته رونق اين رويداد را شاهد هستيم.
بنابراين گزارش شش مجلس تعزيه تا 26 آبان ماه در سبزه ميدان تهران برگزار خواهد شد.
سرپرست برگزاري اين مجالس تعزيه گفت: <اجراي مجالس تعزيه دو طفلان مسلم، بازار شام، امام حسين(ع)، حضرت علي اكبر(ع)، حضرت عباس(ع) و حربن زياد رياحي از جمعه هفدهم آبان ماه در سبزه ميدان تهران آغاز شده و هر روز ساعت 10 تا 12 در اين محل اجرا ميشود. اين برنامهها تا يكشنبه 26 آبان ادامه خواهد داشت.
سيد امير سيدصالحي در گفتوگو با سايت ايران تئاتر ادامه داد: همچنين حاج تقي نبي، حسين نبي، محسن دانشي، جلال منصوري، حسن عقيقي و عقيل صديقي از ديگر شبيهخوانان هستند. آرمان ابوحمزه نيز موزيك تعزيهها را اجرا ميكند.>
بنابراين گزارش گروه تعزيه در ديگر شهرهاي كشورمان نيز روزهاي پركاري را سپري ميكنند. گروههاي تعزيه خواني دزفول همزمان با ايام محرم، مجالس تعزيه خواني را در تكايا و حسينيههاي سطح شهر دزفول و روستاهاي اطراف آن اجرا ميكنند.
همچنين دزفول نخستين شهر ايران است كه تعزيه خواني را با نسخههايي از شيخ بها اجرا كرده است. مجالس حضرت عباس(ع)، حضرت قاسم(ع)، حضرت علي اكبر(ع)، حضرت مسلم بن عقيل(ع) و حر بن يزيد رياحي از سوي گروههاي «هدي» به سرپرستي عبدالمحمد نعناكار، مسئول كانون نمايشهاي آييني سنتي شهرستان دزفول، «بشري» به سرپرستي محمدرضا نوريزاده، «سماء» به سرپرستي ايرج ابراهيمي و «طاها» به سرپرستي عبدالحسين رشيديان در دزفول اجرا ميشوند.
گشايش نمايشگاه سجده صاحبنظران
نمايشگاه عكسهاي معنوي «محمد خوشرو» از عتبات عاليات كشور عراق با عنوان «سجده صاحبنظران» با حضور«علي مرادخاني» معاون امورهنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و «احمد مسجد جامعي» رئيس شوراي اسلامي شهر تهران در فرهنگسراي بهمن آغاز به كار كرد. به گزارش ايرنا، در گالري بهمنِ سوژه 36 تابلو در ابعاد بسيار بزرگ در معرض تماشا قرار گرفته كه به خاطر تمركز اين آثار بر موضوع حرمين مقدس امامان شيعه(ع) در كشور عراق و انعكاس گوشهاي از ارادت و شيفتگي هنرمندان در طراحي و ساخت درهاي ورودي، فضاهاي عمومي و معماري هر يك از اين حرمها، همزمان با ايام سوگواري عاشوراي حسيني اين نمايشگاه برپا شده است.
«علي مرادخاني» معاون امور هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مراسم افتتاحيه اين نمايشگاه گفت: زيارتگاهها و اماكن مقدس زيارتي به نوعي تجليدهنده افكار و ارادت مسلمانان به خصوص ما ايرانيها به اهل بيت(ع) است و تبحر خالق اين آثار هنري «محمد خوشرو» در زمينه عكاسي به ويژه عكاسي از اماكن متبركه و مقدس باعث شده كه شاهد آثار متفاوتي در اين نمايشگاه باشيم.
انتخاب امين تارخ توسط بازيگران
شورای مركزی منتخب انجمن بازيگران سينمای ايران در نخستين نشست خود «امين تارخ» را به عنوان رئيس برگزيد. شورای مركزی منتخب انجمن بازيگران سينمای ايران در نخستين نشست خود كه روز شنبه 18 آبان در محل انجمن برگزار شد، از سالهای سال حضور صنفی و مديريت «داوود رشيدی» تقدير ويژه به عمل آورده و همچنين از تلاش و زحمات اعضای شورای مركزی قبلی نيز قدردانی نمودند. در ادامه اين نشست با انجام انتخابات داخلی، امين تارخ به عنوان رئيس شورا، علی دهكردی دبير هيأت اجرايی، مريلا زارعی مسئول امور مالی، حبيب رضايی مسئول روابط عمومی، افسانه چهره آزاد مسئول امور رفاهی و رامبد جوان به عنوان مسئول امور فرهنگی برگزيده شدند.
شمسي فضلاللهي و محرمهاي قديم
شمسي فضلاللهي بازيگر پيشكسوت با اشاره به اينكه انسان در همه ادوار به خداوند نياز دارد، عنوان كرد در دوران كودكي وي رسم بوده كه در ايام محرم خانوادهها هر شب به هفت منبر روضهخواني بروند. وي درباره مراسم عزاداري ايام محرم در سالهاي دور و خاطراتي كه از دوران كودكياش در اين روزها دارد اينگونه به مهر گفت: در گذشته چون ما در شهر خلوتتري زندگي ميكرديم شبهاي محرم با چادرهاي كوچكمان هر شب همراه با مادرم و ديگر افراد فاميل به هفت منبر كه در آن مراسم روضهخواني و عزاداري سيدالشهدا برگزار ميشد، ميرفتيم.
بازگشت همايون ارشادي به تئاتر
همايون ارشادي كه از يك پروژه بينالمللي سينما به ايران آمده، دوباره به صحنه تئاتر باز ميگردد. مسعود رايگان كه مدتي پيش نمايش «دو مرد در يك اتاق» را با بازي همايون ارشادي و فرخ نعمتي اجرا كرده بود، يادآور شده: در آينده خيلي نزديك، تور اجراي اين نمايش به چندين شهر آغازميشود. اين كارگردان و بازيگر تئاتر به ايسنا گفت: گفتوگوهايي را با چند شهر گوناگون انجام دادهايم و به نتايج خوبي هم رسيدهايم و بزودي جزئيات بيشتري در اين زمينه اعلام خواهيم كرد. رايگان افزود: قرار است اين نمايش در 10 شهر اجرا شود و علاوه بر آن در كشورهاي همسايه نيز اجرا خواهيم داشت.
یک فیلم، یک نگاه
يك رؤياي واقعي
مريم رضازاده / شايد سطحيترين نگاهي كه به فيلم <دربند> ميشود داشت، ساده لوح بودن نازنين قصه است. دختر جوان شهرستاني كه به تازگي در رشته پزشكي در تهران پذيرفته شده است و حالا پس از ورود به اين شهر پرهياهو و رنگارنگ دچار مشكلاتي ميشود. مشكل از يافتن خانه شروع شد. خوابگاه پر شده و حالا اين دانشجوي جوان بايد به فكر يك خانه باشد. او همخانهاي مييابد و ادامه ماجرا امضاي تعدادي سفته براي آزادي همخانهاش است. حالا بسياري از منتقدان بر اين باورند كه مگر ميشود يك دانشجوي پزشكي كه مسلماً بايد فرد باهوشي باشد، به راحتي سفتهها را امضا كند. تأمل بر سير منطقي و روايي داستان طبيعيترين زاويه ديدي است كه ميتوان داشت اما <دربند> يك فيلم اجتماعي است و وقتي از جامعه سخن ميگوييم يعني ميشود چنين اتفاقي در آن رخ دهد. در واقع داستان، مشكلات نازنين است و اينكه ميخواهد به تنهايي آنها را حل كند. داستان ميخواهد بگويد آدمها در كنار هم هستند كه زندگي را ميسازند. جهان نگارهاي از همه آدم هاست و هر انساني سهمي از آن دارد حتي اگر بخواهند مستقل زندگي كنند. فيلم اصراري بر پيچيده گويي ندارد و اتفاقاً اصرار دارد روايتش ساده باشد و چنين نكتهاي را در قاب بنديها، بازيها، فيلمبرداري و... ميتوان ديد. ناگفته نماند كه بسياري بر اين باور هستند فيلم در قدوقواره اثر شاخص قبلي پرويز شهبازي يعني نفس عميق نيست اما بايد پذيرفت همچنان راه پيشرفت برايش باز است.
برخورد کوتاه
تدوين مجدد
يزدان سلحشور / ده بزرگي نبود اما آن قدر بود كه جمعيت وقت محرم سرازير شود و بشود مركز عزاداري. بهترين مرثيهخوانها حتي از مركز استان، حواسشان بود كه حتماً يكي دو شب برنامه داشته باشند آنجا. البته اين استقبال، مال ده نبود واقعاً؛ مال امامزاده بود كه احترام داشت زياد و زائر داشت همه سال و محرم كه ميشد، ميشد مركز تجمع همه هيأتهاي منطقه. گاهي وقتها استاندار هم ميآمد يا نماينده ميفرستاد. همه حواسشان بود كه مراسم هر سال در حد اسم و شهرت امامزاده باشد. ميگفتند قديمها البته اين طور نبوده. مردم ميآمدند اما تا اين حد شلوغ نميشد. حالا علت چه بود، مشخص نبود حتي كتيبه ميراث فرهنگي هم چيزي نميگفت. ده غريبي بود البته؛ با مردماني تودار كه درباره هوا هم اظهار نظر روشني نداشتند. هميشه جوري حرف ميزدند كه نفي و اثبات حرفشان مشكل بود. روبهروي دوربين، كه ساكت ميايستادند و حرف نميزدند. يك ماه بود كه اكيپ را آورده بوديم آنجا و اگر بودجه دولتي پشت سر فيلم نبود،كار احتمالاً خوابيده بود. تازه مردم داشتند به ما عادت ميكردند و اگر همين طور پيش ميرفت، مستند را در تاسوعا و عاشورا به سرانجام ميرسانديم. موضوع فيلم البته خود امامزاده بود كه مردم كم حرف ميزدند دربارهاش انگار كه پاي رازي وسط باشد و نخواهند كسي بداند. بايد مشخص ميشد، وگرنه فيلم آن چيزي نميشد كه من ميخواستم. چند سال بعد منتقدي كه راشهاي استفاده نشده را داشت نگاه ميكرد، متوجه نكتهاي شد كه خودم نديده بودم. دختربچهاي جلوي دوربين بود و داشت درباره مادربزرگش حرف ميزد. مادربزرگش را هم آورديم بغلاش كه صحنه بهتر شود. مادربزرگ چيزي نميگفت اما نميخواست پشتاش به امامزاده باشد. ما هم پسزمينه، امامزاده را داشتيم. چند بار گرفتيم و نشد تا دختربچه گفت: «نميتونه نگاش نباشه اونجا چون اولين جاييه كه تو عمرش ديده» و كات. از اين بخش استفاده نشده بود توي فيلم. منتقد گفت:«خودشه.» گفتم:«چي خودشه؟» گفت:«جلوي چشمت بود. نديدي.» گفت: «فرق يه فيلمساز خوب با يه متوسط تو همين چيزاس.» مكثي كرد. هميشه همين موقعها مكث ميكرد. انگار فكر بكري به ذهناش رسيده باشد. گفت:«دوباره تدوينش كن. من جاي تو بودم دوباره برميگشتم همونجا با يه اكيپ تازه.»